غریب
چه غریب ماندی ای دل !
نه غمی،
نه غمگساری
نه به انتظار یاری،
نه ز یار انتظاری
غم اگر به کوه گویم،
بگریزد و بریزد
که دگر بدین گرانی نتوان کشید باری
چه غریب ماندی ای دل !
نه غمی،
نه غمگساری
نه به انتظار یاری،
نه ز یار انتظاری
غم اگر به کوه گویم،
بگریزد و بریزد
که دگر بدین گرانی نتوان کشید باری